پارسا پارسا ، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

♥ ღعاشقانه برای پسرم پارساღ ♥

جشن تولد دو سالگی

این هم از عکس های تولد، البته به خاطر  مسایل اخلاقی از گذاشتن عکس های بیشتر معذورم. اول از همه عذرخواهی میکنم که به خاطر مشکلی که برای لپ تاپ پیش اومده بود نتونستم زودتر از این وبلاگ رو با عکس های تولد آپ کنم.   ...
31 خرداد 1392

پارسای عزیزم،تولدت مبارک

  آری، من هر روز بیش از پیش به این راز پی میبرم که تو خلق شده ای برای ما تا زیباترین لحظه ها را برایم بسازی . . . پارسای عزیزم تولدت مبارک   ١٧ خرداد چه بی همتا روزی ست برای من بی همتا و بی مانند.... برای من، منی که تو را از جانم دوست تر میدارم... تار و پود ذهنم عجین شد با این زمان خجسته  از روزی که قلبم با حس بودنت آشنا شد...حقا که پرو بالم بخشیدی با آمدنت   ... اکنون ، فرشته مهربان آرزوهایم! بدان که وجود من لبریز شوق بودن توست چنان سرشارم از بودنت که... که فقط خدا میداند و وجود جهان نیز در زیباترین روز سال شادی خود را از وجود کوچک من و...
31 خرداد 1392

اولین پست سال 92

خدایا شکرت.سال   91هم با همه خاطراتش گذشت،خاطراتی که با حضور پسرگلم فقط خوبیهاش رو به یاد دارم ،آری وقتی تو هستی فقط خوبی هست. آرزو دارم سال 92 سالی پر از شادی ،موفقیت و سلامتی برای همه و برای خانواده کوچک سه نفره ما باشد.آمییییییییین. خیلی تلاش کردم واسه لحظه تحویل سال نو ازت عکس بگیرم ولی اصلا همکاری نمیکردی و همش میخواستی دوربین رو بگیری این هم عکس از سفره هفت سین که برای اینکه از دست های کوچولوی شما در امان باشه بالا اوپن اشپزخونه چیندم.   ...
27 فروردين 1392

شیطونک

این روزا هرچی میگذره شیطنت هات بیشتر و بیشتر میشه،اصلا نمیشه یک لحظه ازت غافل شد. عاشق اب بازی هستی ،خدا نکنه در سرویس بهداشتی یا حموم باز بمونه،بدو بدو میری و همه جات رو خیس میکنی. یادگرفتی اوضاع که به وفق مرادت نباشه میگی "ای بابا" گوشی موبایل من رو هم که مال خودت کردی،باهاش پیامک میزنی،آهنگ گوش میدی،فیلم عموپورنگ و کارتون نگاه میکنی،گوشی بی سیم خونه رو هم که مدام پشت گوشت میگیری و با زبون شیرین خودت میگی الو بابا اسباب بازیهات که دیگه هیچکدوم سالم نموندند.وای که اگه دستت به جعبه وسایل ارایش من بیفته،البته تقریبا همشون رو نابود کردی مدام میری روی مبل های راحتی و از دسته اونها می ای پایین و هربار با اینکارت گوشت تن...
5 اسفند 1391

پارسا و محرم

  خدا روشکر محرم امسال توفیق شرکت در مراسم عزاداری رو بیشتر از سال گذشته داشتی آخه امسال ماشالا نسبت به سال گذشته که هم سن و سال سرباز کوچک امام حسین حضرت علی اصغر بودی خیلی بزرگتر و آقاتر شدی ودر جلسات عزاداری همراه بابا که در مسجد دولت آباد برگزار میشد شرکت میکردی.     این هم عکسهای روز همایش شیرخوارگان       ...
17 آذر 1391

اولین قدم

خدای مهربانم نخستین هایت را خالص وناب به ما هدیه کرده است... نخستین لبخندت..... نخستین غلتیدنت.... نخستین نشستنت..... نخستین چهار دست و پارفتنت..... نخستین ایستادنت...... واکنون امروز پس از روزها انتظار ...... نخستین قدمت ونخستین راه رفتنت.    نخستین قدم هات مبارک قشنگم.     امروز خیلی خوشحالم.2ابان روز سالگرد پیوند من و بابا  همراه با یک هدیه بزرگ ازطرف خدای مهربان و پارسای عزیزمان.آری سرانجام  شاهد اولین قدمهایت بودم و با تلفنی خبردادن به بابا سجاد او را هم در شادی خود شریک کردم. ...
15 آذر 1391

فسقلی من

چی بگم از خراب کاریها وشیطنت های این روزات .ماشالا با این چهاردست و پا رفتنت همه خونه رو ترکوندی.البته فکر کنم راه افتادنت هم ایشالا نزدیکه چون این روزا خیلی تمرین ایستادن میکنی                                                همین هفته پیش که من مشغول آشپزی بودم ،صدای داد وبیدادکردنت رو شنیدم فکرکردم دلیلش اینه که بابایی شما رو همراه خودش نبرده پایین،کارم که تموم شد اومدم که شما راببرم پایین متوج...
8 شهريور 1391

اسباب کشی

این روزا که میگذره مشغول جمع کردن اسباب و اثاثیه هستیم و تقریبا به شما خیلی خوش میگذره چون فرصت های زیادی برای خراب کاری داری    ولی نه،پسر خیلی خوبی هستی.   اگرچه خیلی وقتا با خراب کاری هات کار من رو زیاد میکنی ولی همین که اجازه میدی به کارام برسم خیلی خوبه .   حسابی خسته شدم .تقریبا دیگه کاری نمونده و ایشالا توی هفته آینده به منزل جدیدمون اسباب کشی میکنیم. ...
29 تير 1391