مادر
خوشگلم دیشب وقتی که تو بغل من ناز خوابیده بودی به این فکر می کردم که من هم یک روزگاری تو آغوش پر مهر مامانم آروم میگرفتم اگرچه شاید از اون روزای دور چیزی یادم نیست ولی روزای نزدیکتری که نگاه و صدای مامانم برام آرامش بزرگی بود خوب یادمه روزایی که با رفتن مامانم تموم شدند و حالا با یک حسرت همیشگی فقط برای من شدند یک یادگاری.الان که دارم این مطلب رو واست مینویسم صورتم از اشک چشام خیس شده ودلم واسه مامانم خیلییییییییی تنگ.ایشالا روزای بی مادری واسه هیچ کی نباشه.مامان خوبم روحت شادو یادت تا همیشه همیشه گرامی.
دست پر مهر مادر
تنها دستي ست،
که اگر کوتاه از دنيا هم باشد،
از تمام دستها بلند تر است...
مادر يعني به تعداد همه روزهاي گذشته تو، صبوري! مادر يعني به تعداد همه روزهاي آينده تو ،دلواپسي! مادر يعني به تعداد آرامش همه خوابهاي کودکانه تو، بيداري ! مادر يعني بهانه بوسيدن خستگي دستهايي که عمري به پاي باليدن تو چروک شد! مادر يعني بهانه در آغوش کشيدن زني که نوازشگر همه سالهاي دلتنگي تو بود!
مادر يعني باز هم بهانه مادر گرفتن....
دیشب مراسم دومین سالگرد مامانی بود .توی مراسم سالگرد خیلی پسر خوبی بودی و اصلا اذیتم نکردی آخه ماشالا دیگه واسه خودت مردی شدی.