23 ماهگیت مبارک عزیزم
وای اصلا باورم نمیشه،فقط یک ماه دیگه تا دوسالگی تاج سرم،قندعسلم،گل پسرم پارسا باقی مونده ومن هم در تلاش و تکاپو برای مراسم جشن تولد 2 سالگیت.البته تقریبا کارهای طراحی تولد رو به اتمام هست و باید به بقیه کارها برسم.
چون تا دوسالگیت مدت زیادی نمونده وعده های شیر خوردنت رو مدتی هست که کم کردم ولی خیلی ناراحتم .اما قربونت برم شما اصلا ناراحت نیستی و تازه خیلی از بهونه گیری ها و غرغر کردنت های قبلت کم شده ،فکر کنم خودت هم فهمیدی که بزرگ شدی و باید با شیرمادر خداحافظی کنی
تلویزیون ال سی دی که روز اول عید با دست های مبارک شما خراب شد،هنوز تعمیر نشده و به خاطر همین توی این مدت شما کارتون های مورد علاقه ات رو با لب تاپ یا گوشی نگاه میکنی.یکبار هم گوشی من رو انداختی داخل ماشین لباسشویی و ماشین رو روشن کردی ،ماشین لباسشویی موزیکال شده بود چون از گوشی داخلش آهنگ پخش میشد اما خدا رو شکر چون زود متوجه شدم به گوشی آسیبی نرسید.
از اونجایی که دیگه بزرگ شدی از چند روز پیش هم دیگه وقت خواب عصر یا خواب شب خودت تنها توی اتاقت میخوابی
اصلا نمی تونم ازت عکس بندازم چون یک لحظه هم نمی شینی و همش درحال جنب و جوش هستی.