20ماهگیت مبارک ،تاج سرم،گل پسرم
این روزها که سپری میشود خیلی خوشحالم چون به تمام تصورات شیرینم از یک پسربچه بازیگوش و شیرین نزدیک و نزدیک میشوم و روزها با حضورت قشنگ و قشنگ تر می شوند و من خشنود و خوشحالم که تو از لطف الهی در کنار ماهستی تا ما شاد و خرسند باشیم.
وای چی بگم از کارهای شیرین و بانمکت...........
وقتی جاروی دسته بلند اشپزخونه رو دستت میگیری و با اون قدکوچولوت دور خونه راه می افتی دلم میخواد بخورمت
عاشق ماشین و ماشین بازی هستی و خیلیییییییییی خوب و با لذت با ماشین هات برای مدت های طولانی بازی میکنی.آجرهای خونه سازیت رو هم تا ارتفاع خیلی زیادی میچینی و وقتی از قدت بلندتر میشه، میری روی میز وسط پذیرایی میشینی تا بتونی اونها رو تا ارتفاع بالاتری روی هم بچینی.برعکس به عروسک های پولیشی هیچ علاقه ای نداری و اون ها رو پرتاب میکنی کنار.ولی اغلب توی رختخوابت ماشین پیدا میشه.
عاشق اب بازی هستی.وقتی میخواهیم مای بیبی شما رو عوض کنیم میگیم پارسا بدو جیش و شما هم بدو بدو میری داخل دستشویی و کنار توالت فرنگی منتظر می ایستی و اصلا ما رو واسه تعویض پوشکت اذیت نمیکنی
دوست داری صدای نفس های مامان و بابا لالایی برای خوابت باشه و با گوش دادن به صدای نفس های ما میخوابی
مدام گوشی من دست شماست و شما در حال موسیقی گوش دادن هستی و خیلی خوب با موسیقی ها حس میگیری،با اهنگ های شاد میرقصی و اهنگ های ملایم رو با آرومی گوش میدی
توی این ماه چند روزی بی حال بودی علتش رو احتمالا ، رویش مرواریدهات حدس میزنیم حتی چند شب خوب نمیخوابیدی ونیمه های شب با گریه و بیتابی از خواب بیدار میشدی،این روزا خیلی سخت واسم میگذشت وو تا بهترشدن حالت خیلی اذیت شدم.ایشالا هیچ وقت بی حالی و بیماریت رو نبینم عزیزتر جانم
توی گفتن کلمات فعل ها رو بیشتر میگی مثل:
اشین یعنی بشین،ارو یعنی برو، اییا یعنی بیا،اده یعنی بده و.............
ماما و بابا هم که ماشالا مدام ورد زبونت شده و همیشه خدا خودت رو واسه مامان و بابات لوس میکنی و ما رو صدا میزنی