پارسا پارسا ، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

♥ ღعاشقانه برای پسرم پارساღ ♥

اولین پست سال 92

خدایا شکرت.سال   91هم با همه خاطراتش گذشت،خاطراتی که با حضور پسرگلم فقط خوبیهاش رو به یاد دارم ،آری وقتی تو هستی فقط خوبی هست. آرزو دارم سال 92 سالی پر از شادی ،موفقیت و سلامتی برای همه و برای خانواده کوچک سه نفره ما باشد.آمییییییییین. خیلی تلاش کردم واسه لحظه تحویل سال نو ازت عکس بگیرم ولی اصلا همکاری نمیکردی و همش میخواستی دوربین رو بگیری این هم عکس از سفره هفت سین که برای اینکه از دست های کوچولوی شما در امان باشه بالا اوپن اشپزخونه چیندم.   ...
27 فروردين 1392

عکس های اتلیه(2)

عزیز دلم،این ها عکس های اتلیه برای تولد یک سالگیت هستند،اگرچه خیلی وقته که از چاپ کردنشون میگذره ولی سی دی عکسها با کلی خواهش و تلاش ، تازه به دستم رسیده.به همین خاطره که پستش رو دیر توی وبلاگت میگذارم.       ...
18 اسفند 1391

30 ماه با پارسای عزیز

٢١ ماهگیت مبارک عزیزتر از جانم   ماشالا دیگه حسابی بزرگ شدی،روزهای زیادی به تولد دوسالگیت نمونده،دیگه باید کم کم به فکرجشن تولدت باشم. با نزدیک شدن به بهار و بهاری شدن اب و هوا پارک رفتن توی برنامه روزانه شما قرار گرفته و با دیدن پارک وای که چقدر خوشحال میشی و باید با گریه و ناراحتی از اونجا برگردی. هرچی  بزرگ میشی شیطنت هات هم بزرگ میشن.همین چند روز پیش گوشی تلفن دستت بود و داشتی مثلا با بابا الو میکردی ،که رفتی تو حموم و گوشی رو شستی و برگشتی و بی سیم رو نابود کردی،فدای یک تار موت. همه بچه ها با قصه و جی جی لالا میکنند ولی شما با ماشین هات.وقت خواب یکی از ماشین اسباب بازیهات رو میاری توی رختخواب و انقدر باهاش بازی م...
17 اسفند 1391

شیطونک

این روزا هرچی میگذره شیطنت هات بیشتر و بیشتر میشه،اصلا نمیشه یک لحظه ازت غافل شد. عاشق اب بازی هستی ،خدا نکنه در سرویس بهداشتی یا حموم باز بمونه،بدو بدو میری و همه جات رو خیس میکنی. یادگرفتی اوضاع که به وفق مرادت نباشه میگی "ای بابا" گوشی موبایل من رو هم که مال خودت کردی،باهاش پیامک میزنی،آهنگ گوش میدی،فیلم عموپورنگ و کارتون نگاه میکنی،گوشی بی سیم خونه رو هم که مدام پشت گوشت میگیری و با زبون شیرین خودت میگی الو بابا اسباب بازیهات که دیگه هیچکدوم سالم نموندند.وای که اگه دستت به جعبه وسایل ارایش من بیفته،البته تقریبا همشون رو نابود کردی مدام میری روی مبل های راحتی و از دسته اونها می ای پایین و هربار با اینکارت گوشت تن...
5 اسفند 1391

19ماهگی عزیز دلم پارسا

19ماهگیت مبارک قشنگم     هر ماه که میگذره بزرگ و بزرگتر میشی.ماشالا چی بگم از شیطنت ها و بازیگوشی هات. شب هاکه وقت خوابت میشه همش دور و اطراف بابایی میگردی و میگی لالا لالا و دوست داری همراه با بابایی بخوابی نه مامانی کابینت های اشپزخونه که هنوز از دستت در امان نیستند و هربا که من به اشپزخونه میرم بدو بدو من رو دنبال میکنی و حتی وقتی من اونجا رو ترک میکنم وخرابکاریهات رو کنار نمیگذاری کشوهای کابینت و میزتلویزیون رو باز میکنی و میری داخلشون میشینی.حتی داخل طبقه های داخل کابینت هم میری میشینی. انقدر ازمبل ها بالا و پایین می پریدی و ما رو میترسوندی  که مجبور شدیم چندتا از مبل ها رو برعکس کنیم تا این کار خ...
24 بهمن 1391

20ماهگیت مبارک ،تاج سرم،گل پسرم

    این روزها که سپری میشود  خیلی خوشحالم چون به تمام تصورات شیرینم از یک پسربچه بازیگوش و شیرین نزدیک و نزدیک میشوم و روزها با حضورت قشنگ و قشنگ تر می شوند و من خشنود و خوشحالم که تو از لطف الهی در کنار ماهستی تا ما شاد و خرسند باشیم.   وای چی بگم از کارهای شیرین و بانمکت........... وقتی جاروی دسته بلند اشپزخونه رو دستت میگیری و با اون قدکوچولوت دور خونه راه می افتی دلم میخواد بخورمت عاشق ماشین و ماشین بازی هستی و خیلیییییییییی خوب و با لذت با ماشین هات برای مدت های طولانی بازی میکنی.آجرهای خونه سازیت رو هم تا ارتفاع خیلی زیادی میچینی و وقتی از قدت بلندتر میشه، میری روی میز وسط پذیرایی میشینی تا ب...
24 بهمن 1391

18ماهگی

           پسرگلم،پارسای عزیزتر از جان و شیرین تر از عسل ١٨ماهگیت مبارک باورم نمیشه انقدر زود بزرگ شدی.هر روز که بزرگتر میشی شیطنت ها و بازیگوشی هات هم بیشتر میشه.نمیشه یک لحظه ازت غافل شد. واکسن ١٨ ماهگیت هم خدا رو شکر مثل واکسن های قبلی اذیتت نکرد. تعداد لغاتی که یاد گرفتی هم هر روز بیشتر میشه البته با خودت کلمات زیادی رو تکرار میکنی که واسه ما نا مفهومه. مرواریدات هم بیشتر شده.الان دوتا دندون کرسی هم داری که غذاخوردن رو واست آسونتر کرده.این روزا دیگه همش دوست داری غذات رو خودت بخ...
30 آذر 1391

17ماهگی

پارسای گلم 17 ماهگیت رودر حالی سپری میکنی که با ماه های گذشته متفاوته.هم از این نظر که در منزل جدید هستیم وهم از این نظر که دیگه شما راه افتادی و حالا با راه رفتنت بازیگوشی ها و شیطنت هات در یک محیط بزرگتر و مورد دلخواهت حسابی کامل شده .وهم اینکه دندونهای آسیابت شروع به دراومدن کردند وحالا چهار دندون آسیب دوتا بالا و دوتا پایین داری. مرتب توی خونه دور میزنی ومیگی "دودو دودو"یعنی بدو بدو .و خودت  رو برای بازی و شیطنت تشویق میکنی. برخلاف قبلا که عاشق آب بازی وحموم بودی الان ها حموم رو اصلا دوست نداری و حموم کردنت واسه ما شده یک کار پرغصه.   این هم عکس ماشین سواریت با ماشین باباسجاد     &n...
17 آذر 1391